جدول جو
جدول جو

معنی پهنه باز - جستجوی لغت در جدول جو

پهنه باز
(اَ هََ)
که پهنه بازد. رجوع به پهنه شود:
پهنه بازی و کمندافکنی و چوگان باز
ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان.
فرخی
لغت نامه دهخدا
پهنه باز
آنکه پهنه بازد پهنه بازد و کمندافکنی و چوگان باز ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
مطرب، مغنی، نوازنده، کسی که خیمه شب بازی می کند، خیمه شب باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
آنکه شطرنج یا تخته نرد بازی می کند، کنایه از حقه باز
فرهنگ فارسی عمید
(دَ نِ نَنْ دَ / دِ)
مهره بازنده. که با مهره نرد یا شطرنج بازد:
بسان بلعجبی مهره باز استادم
نگه کنی به من این خانه پاک و دیگر پاک.
سوزنی.
ملک توران مهره کردار است بر روی بساط
رای ملک آرای تو بر مهره ماهر مهره باز.
سوزنی.
کعبه در تربیع همچون تخته نرد مهره باز
کعبتین تنها و نراد انسی و جان آمده.
خاقانی.
، شعبده و حقه باز. (آنندراج). چشم بند. مشعبد:
یکی مهره بازاست گیتی که دیو
ندارد به ترفند او هیچ تیو.
عنصری.
که در مهر او کینۀ تست ازیرا
که بسته ست چشم دل این مهره بازش.
ناصرخسرو.
ای چرخ مشعبد چه مهره بازی
وی خامۀ جاری چه نکته سازی.
مسعودسعد.
به قهر خصم تو کردند کارهای عجیب
چو مهره باز و چو بازیگر آسمان و زمین.
امیرمعزی (از آنندراج).
پیش طبع مهره بازش شعبده نتوان نمود
گوشۀ شش بیشی این نه حقۀ مینا دهد.
جمال الدین عبدالرزاق (از آنندراج).
مهره باز روزگار کهربای سوده بر عارض گل رعنای رخسار پراکند. (سندبادنامه ص 156).
گذر بر مهر کن چون دلنوازان
به من بازی مکن چون مهره بازان.
نظامی.
مشعبد شد این خاک نیرنگ ساز
که هم مهره دزد است و هم مهره باز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دارای بازویی پهن و ضخم: رجل ٌ شبح الذراعین و مشبوح الذراعین، مرد پهن بازو. (منتهی الارب). شباحه، پهن بازو گردیدن
لغت نامه دهخدا
(اَ کا)
لعبت باز و خیال باز. (رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ تَ / تِ)
کسی که در قمار اسباب خانه و مایعرف خود را ببازد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 365). قمارباز. (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(پَ جَهْ)
بدرازی پنجاه باع و قلاّج:
که خواند تختۀ عصیان تو که درنفتاد
زتخت پنجه پایه به چاه پنجه باز.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
آنکه وسیع کند آنکه فراخ سازد، آن که عریض کند آنکه با پهنا نماید و عریض جلوه دهد: به پهنی شدی (آیینه) چهره را پهن ساز} درازیش کردی جبین دراز) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه باز
تصویر خانه باز
کسی که در قمار اسباب خانه و مالکیت خود را ببازد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با مهره ها حقه بازی کند حقه باز مشعبد: بقهر خصم تو کردند کارهای عجیب چو مهره نباز و چو بازیگر آسمان و زمین. (امیر معزی)
فرهنگ لغت هوشیار
جامه ای که قسمت برابر سینه پوشنده گشاده باشد، ابلق یا سینه بازانگیخته. سینه بر آمده و بر جسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پهن بازو
تصویر پهن بازو
دارای بازویی پهن و ضخیم: (رجل شیخ الذراعین مرد پهن بازو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنجه باز
تصویر پنجه باز
معادل پنجاه باز پنجاه باع، بدرازای پنجاه باع و قلاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
مطرب، نوازنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
نوازنده، مطرب، کسی که خیمه شب بازی می کند، کنایه از حیله گر، مکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
قمارباز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سینه باز
تصویر سینه باز
جامه ای که قسمت بر ابر سینه پوشنده گشاده باشد، دو رنگ، ابلق
فرهنگ فارسی معین
شطرنج باز، نراد، حقه باز، کلک، مکار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
Openminded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
d'esprit ouvert
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
בעל מוח פתוח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
de mente abierta
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
berpikiran terbuka
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
खुले विचार वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
open-minded
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
aufgeschlossen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
di mente aperta
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
de mente aberta
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
开明的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
otwarty umysł
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
відкритий до нових ідей
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
открытый для новых идей
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ذهن باز
تصویر ذهن باز
心が広い
دیکشنری فارسی به ژاپنی